نشست تخصصی «مطهری زمان» جهت بررسی آرا و اندیشههای مرحوم آیتالله مصباح یزدی، به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت ایشان یکشنبه، ۹دی در مجموعه فرهنگی شهدای سرچشمه برگزار شد.
حجتالاسلام صفدر الهیراد، عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) با موضوع «چرایی اصرار علامه مصباح یزدی بر مبانی در مواجهه با مسائل فکری و اجتماعی» در این نشست بیان کرد: یکی از ویژگیهای برجسته علامه مصباح یزدی تأکیدشان بر مقوله مبانی است. علت این تأکید به مدل و راهبرد ایشان در مواجهه با شبهات بازمیگردد. برای پاسخگویی به این شبهات دو رویکرد وجود دارد که رویکرد اول این است که شبهات را دستهبندی کنیم و به آنها پاسخ دهیم و روش دوم که ابتکار مرحوم علامه بود تسلط بر مبانی بود که تأکید داشتند مخاطبان به صورت منظومهوار بر مبانی تسلط لازم را پیدا کنند و قدرت مواجهه با شبهات و حل مسئله را به دست بیاورند.
وی ادامه داد: نمیتوان همه شبهات را احصاء کرد و زمان لازم هم برای این کار وجود ندارد و بسیاری از شبهات بعداً در طول زمان شکل میگیرد. کسانی که در دورههای «طرح ولایت» شرکت کردند و به معارف و مبانی مسلط شدند چنین توانایی را پیدا کردند که با استفاده از مبانی بتوانند به شبهات پاسخ دهند. نکته دوم در این رابطه به پلورالیسم یا ولنگاری بازمیگردد که در مسائل فرهنگی، سیاسی و تشکیلاتی در میان جامعه مؤمنین وجود دارد. این ولنگاری یعنی شرایط موجب تلاطم در تصمیمگیریهای سیاسی، فرهنگی و تشکیلاتی ما میشود که مرحوم علامه مصباح در درس اخلاق خود اصرار داشتند تا مباحث مبنایی اخلاقی را برای مخاطبان بگویند.
تلقی ولنگاری از تعارف در مبانی فکری
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) افزود: برای اینکه جامعه ایمانی ما تحت تأثیر شرایط مختلف دچار تلاطم نشود باید از مبانی مستحکم برخوردار باشد و مبانی مستحکم، خطوط قرمز زندگی سیاسی، فرهنگی و تشکیلاتی ما را تشکیل میدهند. وقتی فشار میآورند که شما در حال دو قطبیسازی هستید و چرا اهل وفاق نیستید باید در پاسخ گفت که ما بر سر مبانی با کسی تعارف نداریم. شخص علامه مصباح در زندگی فردی خود اینگونه بودند و مدل تربیتی ایشان هم همینگونه بودند. ما در خطوط قرمز نمیتوانیم با کسی تعارف داشته باشیم و اسم این را ولنگاری میگذاریم.
الهیراد اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) و امام حسین(ع) در خطوط قرمز با کسی معامله نکردند. ولایت امیرالمؤمنین(ع) خط قرمز حضرت زهرا(ع) بود که با کسی بر سر آن معامله نکرد. فشارهایی که بر علامه مصباح یزدی وجود داشت به این دلیل بود که ایشان بر مبانی محکم ایستاده بودند و با کسی تعارف نداشتند.
چرا تئوریسین خشونت
وی تصریح کرد: علامه مصباح از زمانی به عنوان تئوریسین خشونت مطرح شدند که جریان غربگرا و روشنفکر در مسائل اساسی اسلام و نظام، تلاش کردند تا جریان انقلابی را منفعل کنند. ایشان بر مبانی محکم ایستادند و جواب ایشان را کسی نمیتوانست بدهد؛ زیرا فلسفه غرب باید در مقابل فلسفه اسلامی زانو بزند چراکه در فلسفه اسلامی محکمات وجود دارد. علت اینکه ایشان را خشونت طلب معرفی کردند این بود که بر خطوط قرمز اسلام اهل معامله نبودند. جرم علامه مصباح و شاگردان مکتب ایشان این است که در مبانی جدی هستند و با کسی تعارف ندارند به همین دلیل دیگران این موضوع را برنمیتابند و مجبور هستند که هجوم تبلیغاتی بیاورند.
الهیراد ادامه داد: نکته سوم این است که حضور در فضای سکولار به ویژه فضای سکولار دانشگاهی باید با چه مدل اتفاق بیفتد؟ در اول انقلاب دانشگاهها به صورت موقت تعطیل شد تا تدبیری اندیشیده شود. علوم ما مخصوصاً علوم انسانی وارداتی و سکولار بود و اساتید ما افراد غربگرا بودند. اسلامیسازی علوم انسانی کار یکشبهای نبود تا دانشجویان وقتی وارد دانشگاه میشوند تحت تأثیر فضای حاکم سکولار بر دانشگاه قرار نگیرند. علامه مصباح یک ناجی بیبدیل به نام طرح ولایت درست کردند که دانشجویان با تقویت مبانی اندیشه اسلامی چهارچوبی از منظومه فکری داشته باشند که این مبانی به آنها دستگاه تحلیلی دهد تا تحت تأثیر مبانی اندیشههای غربی قرار نگیرند. این مدل در جهان نظیر ندارد که فرد در فضای سکولار تنفس کند اما منفعل نباشد و دست دیگران را هم بگیرد. دانشجویان شرکت کننده در طرح ولایت جرئت مقابله با اساتید سکولار و غربگرا را مییافتند.
وی اظهار کرد: وضعیت دانشکدههای علوم اجتماعی کشور اینگونه است که وقتی فرد حزباللهی وارد این دانشکده میشود، لیبرال یا مارکسیست خارج میشود. کسی که در این فضای سکولار حضور دارد نمیتواند هیچ آسیبی نبیند و زخمی نشود ولی ما میگوییم فرد نباید در این فضا غرق شود و انحراف شدید حاصل شود. کاری که مرحوم علامه مصباح با رویکرد مبنایی نسبت به دانشجویان انجام داد مانند حبلالمتینی بود که در تلاطمات به کمک دانشجویان میآمد تا غرق نشوند.
لزوم ارجاع محکمات به متشابهات
الهیراد در شرح نکته چهارم گفت: ما در زندگی با متشابهاتی مواجه میشویم که طبیعی است؛ وظیفه ما در مقابل متشابهات طبق گفته خداوند متعال یک راه است که باید به سوی محکمات رفت و متشابهات را به محکمات ارجاع داد. ما در زندگی سیاسی، فرهنگی و تحصیلی خود وقتی با متشابهات مواجه میشویم باید به مبانی مستحکم رجوع کنیم که این محکمات از مسائل عقلی، قرآنی و روایی میتواند به دست بیاید.
وی افزود: نکته پنجم این است که به تعبیر مقام معظم رهبری علت پشیمانی برخی افرادی که در انقلاب اسلامی نقش داشتند این است که انگیزه حرکت آنها برای قیام و مبارزه برخاسته از احساسات صرف بوده است و آنها متکی به زیرساخت مستحکم نبودند و با احساسات به انقلاب اسلامی پیوستند. نکته ششم این است که چگونه جهت مبارزه را پیدا کنیم؟ مبارزه یک اقدام فطری و دستور قرآن کریم است. قبل از انقلاب جریانهای مارکسیستی و... وجود داشت ولی ما به هر قیمتی و در هر سنگری در کنار هر کسی نخواستیم مبارزه کنیم. وقتی فکر صحیح و مبنای مستحکمی نباشد جهت مبارزه هم خوب تعیین نخواهد شد.
نظر شما